در جلسه دوم، نخست به شرح خطبه کتاب فصوص الحکم پرداخته شد و آنگاه با سیری در عناوین بیست و هفتگانه فصوص، دورنمایی از کل مباحث این کارگاه ارائه شد.
محیی الدین خطبه کتاب خود را با این عبارتهای مجلل آغاز میکند: «الحمد لله منزل الحکم علی قلوب الکلم باحدیة الطریق الامم من المقام الاقدم و ان اختلفت النحل و الملل لاختلاف الامم»، یعنی «سپاس الله راست که فرزانها و حکمتها را به تدریج از مقام اقدم احدیت بر دلهای پیغمبران که کلمات الهیاند، فرو فرستاد، در عین حال که راه راست یکی بیش نیست». «و صلی الله علی ممد الهمم من خزائن الجود و الکرم بالقیل الاقوم، محمد و علی آله و سلم»، یعنی «آفرین و درود الهی بر محمد باد که از گنجهای داد و دهش، با درست ترین سخنان، همتها را مدد میفرماید، و بر خاندان پاک او». بعد از حمد و صلوه، سخن از رویای مژده بخشی میرود که نویسنده در واپسین دهه محرم سال ۶۲۷ در شهر دمشق رسول الله (ص) را میبیند که کتابی را به دست مبارک دارد و به محیی الدین میفرماید این کتاب «فصوص الحکم» است. برگیر آن را و به سوی مردمان بیرون بر، تا از آن فایدهها برگیرند.
پس، نه تنها مطالب کتاب هدیه حضرت رسول (ص) است، بلکه حتی نام کتاب هم از اوست. اینجا به یاد سطرهای آخر کتاب تمهیدات عین القضات میافتیم که مینویسد: «دریغا چه خوب بیانی این حدیث را خواستم کردن، اما امشب که شب آدینه بود نهم ماه رجب، شیخ ابو علی آملی مدّ الله عمره گفت امشب مصطفی (ص) را به خواب دیدم که تو عین القضات و من در خدمت او میرفتیم، و این کتاب با خود داشتی. مصطفی علیه السلام از تو پرسید که این کتاب با من نمای. تو این کتاب با وی نمودی. مصطفی (ص) این کتاب را گرفت و گفت ترا که به آستین من نه. تو این کتاب به آستین او نهادی. گفت ای عین القضاه، بیش از این، اسرار بر صحرا منه. جانم فدای خاک پای او باد. چون بگفت که بیش از این، اسرار بر صحرا منه، من نیز قبول کردم. از گفتن، این ساعت دست بداشتم و همگی بدو مشغول شدم، تا خود کی بار دیگر بفرماید. ناگه ز درم درآمد آن دلبر مست / جام می لعل، نوش کرد و بنشست / از دیدن و از گرفتن زلف چو شست / رویم همه چشم گشت و چشمم همه دست».
از مداقه در نوشته عین القضاه به دست میآید که نه تنها ختم کار او بسته به اشارت حضرت ختمی مرتبت است، بلکه بدوِ آن نیز چنین است. در خطبه فصوص هم میخوانیم که حدود و ثغور کتاب به دست رسول خدا (ص) نهاده شده است. البته در یکی دو مورد جزئی، تفاوتی میان این دو حکایت دیده میشود، ولی اصل مطلب این است که دو کتاب اصیل عرفانی در غرب و شرق، برگرفته از معنویت سرور کائنات و خلاصه موجودات (ص) است. فصوص نمودار مشرب وحدةالوجود و تمهیدات نمودار مشرب وحدةالشهود است، ولیکن منبع هر دو یکی بیش نیست.
اما دورنمای مباحث دوره زردشت در آیینه فصوص الحکم: «فص» به معنی نگین انگشتری است و «فص حکمت» یعنی زبده و چکیده حکمت. در این کتاب، از بیست و هفت گونه حکمت متعلق به پیغمبران سخن به میان آمده است، پیغمبرانی که به استثنای شیث هبة الله و خالد، نامها و گفتار و کردارشان در قرآن کریم ذکر شده است. با فراگرفتن روش ابن عربی در تعیین ویژگی حکمت هر یک از انبیا، به یاری حق و اولیاء او میکوشیم تا از روی کتاب گاهان زردشت، سیمای معنوی او و رنگ و بوی حکمت او را دریابیم، و من الله التوفیق.