بازگشت به صفحۀ خلاصۀ جلسات


در این جلسه، ابتدا در باره دو ذکر اساسی زردشتی، اهونور و اشم وهو، سخن به میان آمد. از این دو ذکر، نسبت اهونور با گاهان زردشت تقریبا همانند نسبت سوره فاتحه الکتاب است با کل قرآن کریم. اهونور، خلاصه و زبده گاهان به شمار می‌رود یا زبده و خلاصه یسن بیست و نهم. در یسن اخیر الذکر که ترجمه و توضیح آن اکنون در دسترس مشتاقان نهاده شده، سخن از شکایت روان گاو است که به درگاه ملا اعلی از ظلم و جور شدیدی که بر او می‌رود، ناله سر می‌دهد و می‌پرسد چه کسی مرا ساخت و از بهر که پرداخت؟ صانع گاو خطاب به اردیبهشت می‌گوید که داوری و حکم تو در خصوص روان گاو چیست؟ اردیبهشت هیچ دم بر نمی‌آورد و پاسخ نمی‌دهد. تقدیراً این بار سروش از بهمن در باره حکم و داوری او در خصوص بهمن می‌پرسد و بهمن از زردشت سپیتمان سخن می‌گوید. پس، در ملا اعلی نام زردشت را به منزله شبان و پرورنده روان گاو می‌برند. روان گاو دوباره می‌خروشد که مرا دانای بی زوری بسنده نباشد و شهریار توانایی می‌باید. قدسیان عالم بالا، این حاجت روان گاو را نیز برآوردند و کی گشتاسپ را به عنوان پشتیبان و یاور زردشت برگماردند.

کلام اهونور چکیده یسن ۲۹ است.

یثا اهو وئیریو اثا رتوش اشات چیت هچا
چنان که وجود یک خداوندگار صاحب اقتدار، مطلوب و دلخواه روان گاو یا همه جهانیان است، بر همین سان، حکم بر وفق اردیبهشت،

ونگهئوش دزدا مننگهو شیئوثننام انگهئوش مزدای،
حکم بهمن که در باب کار و بار جهان مقرر شده، از آن مزدا اهوره است.

خشثرم چا اهورایی آ ییم دریگوبیو ددت واستارم.
حکم و قدرت معنوی از آن مزدا اهوره است که زردشت را به منزله شبان درویشان برگماشت.

مقصود، این است که هر چند روان گاو، اهو یا خداوندگار توانا را طلب می کند، ولی داوری در کارهای گیتی و نیز قدرت معنوی، به احدی تعلق ندارد الّا به مزدا اهوره که برای درویشان- یعنی مردم واقف به فقر ذاتی خود نسبت به هستی حق- شبانی، یعنی رهنمونی یا پیغمبری، تعیین می‌فرماید. حکمت شاهدیه زردشت را از بررسی دقیق ذکر اهونور می‌توان به دست آورد.

شبان به معنی پیغمبر، یادآور حدیثی است که به این عبارت در اصول کافی دیده می شود: ما من نبی الّا و قد رعی الغنم. هیچ پیغمبری نیست مگر آنکه - در برهه‌ای از عمر خود - چوپانی کرده باشد. به علاوه، در رساله البوارق الملکوتیه قاضی سعید قمی، نبی در ماجرای اختصام ملأ اعلی- مذکور در قرآن- مظهر اسم الحکم العدل است، یعنی در بین اسماء و احکام متعارض آنها به داوری می‌نشیند.

ذکر اشم وهو هم این است:

اشم وهو وهیشتم استی اوشتا استی اوشتا اهمای هیت اشای وهیشتای اشم.

اگر ذکر اهونور بیست و یک کلمه بود، ذکر اشم وهو مشتمل بر دوازده کلمه است که از کلمه اشم آغاز و به کلمه اشم انجام می‌یابد: کما بدأکم تعودون. معنی این ذکر چنین است:

اردیبهشت نیک است و نیک ترین، خوشا اردیبهشت، خوشا از بهر کسی که اردیبهشت باشد.

مقصود، این است که خوشا اردیبهشت، یا نظام احسن کائنات، و خوشا کسی که در آن محو و فانی شده باشد. علی مع الحق و الحق مع علی یدور حیثما دار. اگر ذکر اهونور بر مدار بهمن مزدا می‌گردد، ذکر اشم وهو دایر مدار اردیبهشت است. اردیبهشت، نیک است، در برابر دروج که بد است. اردیبهشت، نیک‌ترین است، نه در برابر دروج، بلکه در سلسله مراتب هستی‌های نیک.